موضوعی که به طور اختصاصی و از جوانب مختلف در این مقاله مورد بحث و بررسی قرار میدهیم، تئاتر کمدی موزیکال است. تاریخچه این شکل از اجرا به قرن نوزدهم میلادی برمیگردد. اما در ابتدا کمی به عقب برگردیم و کمدی را به طور خلاصه مرور کنیم.
گذری کوتاه بر کمدی
همانطور که میدانید سه شکل نمایشی اصلی که از یونان باستان به جا مانده تراژدی، ساتیر و کمدی بوده است. در اینجا به این موضوع پرداختیم که کمدی بر حسب زمان به سه قسمت تقسیم میشود:
1- کمدی کهن
2- کمدی میانه
3- کمدی جدید یا مدرن
از همان ابتدا در کمدی از شاخصههایی مثل رقص، آواز، بازیهای پیچیده کلمات، هجوهای شعرگونه و استفاده از زبان به شکل عامیانه در موقعیتهای طنزآمیز استفاده شده است. با استناد بر کتاب تاریخ تئاتربراکت، مورخان عنوان کردهاند که در یونان باستان در دیونوسای شهر، کمدی وجود داشته و با بهرهگیری از میم و استفاده از رقصهای معروفی چون کُرداکس و موتون ( که در آنها از حرکات تند و ژیمناستیک استفاده میشده) اجرا گشته است.
تئاتر کمدی موزیکال از کجا آمده است؟
کمدی موزیکال شکلی از اجراست که در آن فاکتورهایی مانند رقص، آواز، حرکات طراحیشده مطابق با سیر داستانی نمایشنامه به همراه عناصر یک اجرای تعریفشده وجود دارد. منظور از اجرای تعریفشده در واقع همان تئاتری است که میشناسیم و اجزایی مانند دیالوگ، صحنهپردازی، سیر داستانی در نمایشنامهای مکتوب و مشخص، میزانسن و … دارد.
این سبک از نمایش سهم قابل توجهی در شاد و سرگرمکردن مخاطب داشته و اغلب کمدی است اما به ندرت دیده شده که بعضی از آنها پایان غمانگیزی نیز داشته است.
خاستگاه کمدی موزیکال به اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در نیویورک برمیگردد. قطعا درمورد برادوی شنیدهاید که در خیابان برادوی منهتن قراردارد و بسیاری از کمدیهای موزیکال در آن برای اولینبار اجرا رفته اند. از این رو به تئاتر موزیکال، اصطلاحا موزیکال برادوی نیز گفته میشود.
از شاخصترین و معروفترین نمونههای کمدی موزیکال میتوانیم به آثاری چون «اوکلاهاما»، «جنوب اقیانوس آرام»، «داستان وست ساید» و «بانوی زیبای من» اشاره کنیم.
اوکلاهاما اثر ریچارد راجرز و آسکر همراستاین در سال 1943 دارای ویژگیهای خاصی بود که بعدها به عنوان نقطه عطفی در کمدیهای موزیکال در نظر گرفته شد. این اثر که رقص آن توسط آگنس دومیل طراحی شد، دارای ترکیب زیبا و درستی از رقص، آواز و طرح داستانی بود. آگنس در طراحی بالهی این اجرا از نوعی رقص به نام رقص مربعی الهام گرفته است که در آن از چهار رقصنده که یک شکل مربع را حین اجرا تشکیل میدهند، استفاده میشود.
آیا تئاتر موزیکال همان اُپرا است؟
در واقع اگر بخواهیم این دو، یعنی کمدی موزیکال و اپرا را یکی فرض کنیم اشتباه کردهایم اما درنهایت بسیاری از آثار کمدی موزیکال به دلیل اجرا در تالارهای اپرا و میزان و شکل تفاوتشان، با اپرا یکی درنظر گرفته شدند.
یک تئاتر کمدی موزیکال دارای عوامل بیشتری نسبت به یک اجرای اپرا است. دارای متنی است که اغلب توسط دو نویسنده نوشته میشود، دارای طراحی صحنه و میزانسن و طراحی لباسی خاص است، مسیر اجرا، فراز و فرود و سیر داستانی مخصوص به خود را داشته و روایتگر یک زندگی و مسائل مرتبط به آن است. مانند کنایه و اشاره به مسائل روز اقتصادی و سیاسی بحرانهای پیشآمده و نقد بر آنها.
اجرای Of Thee I Sing اثر جورج و ایرا گرشوین نمونه بسیار خوبی از این دست موزیکال بوده که در سال 1931 ساخته شدهاست. این اثر با نقد طنزآمیز خود به انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا توانست توجهات بسیاری را به خود جلب کند. به نحوی که ایرا گرشوین موفق به دریافت جایزه درام پولیتزر شد.
تفاوت دیگری که بین تئاتر طنز موزیکال آمریکایی و اپرا وجود دارد این است که در اجرای موزیکال فرم و ملودی سادهتری به نسبت اپرا وجود دارد و دیالوگهای گفتاری بین بازیگران بسیار زیاد است.
مروری بر تئاتر موزیکال در ایران
بررسی عنصر شعر و موسیقی و حرکات رقصگونه در اجراهای ایرانی خیلی دوراز نظر نمیتواند باشد. چراکه اگر کمی به گذشته و پیشینه نمایش در ایران دقت کنیم متوجه خواهیم شد که عناصری مانند شعر، موسیقی و حتی کنایه طنزآمیز را در نمایشهایی مانند سیاه بازی، رو حوضی و حتی گاهی اوقات تعزیه نیز ببینیم.
اما در عین حال این را هم میدانیم که نمایشهای عنوان شده را نمیشود یک تئاتر خواند. همانطور که در مقاله تئاتر چیست اشاره کردیم و گفتیم که تئاتر از تئاترون یعنی مکان مشخصی برای اجرا سرچشمه گرفته است پس یکی از مهمترین نقاط تمایز همین مورد است که تعزیه و روحوضی مکان مشخصی برای اجرا ندارند در حالی که یک تئاتر بطور رسمی دارای مکانی مشخص شده برای اجراست. همچنین در یک نمایش بداهه پردازی بسیار رایج است در حالی که صفر تا صد یک اجرای تئاتر طراحی و بر اساس اصول دقیق، ساخته و پرداخته میشود.
با تمام این تفاسیر اگر بخواهیم نمونه واضح و تا حدی کامل از یک تئاتر طنز کمدی و موزیکال که در ایران ساخته شده است را نشان دهیم به آثاری مانند «بینوایان» و «الیور توئیست» حسین پارسایی اشاره خواهیم کرد.
ضمن اینکه این آثار درواقع ایرانی شده آثار معروف جهان، آن هم صرفا از منظر زبان بوده است و از جهت اصالت و ریشهدار بودن نمیتوانیم آنها را یک کمدی موزیکال ایرانی خطاب کنیم.
موزیکال اصیل ایرانی
در این بحث سمت و سوی توجه شما را به آثاری مانند «طربنامه» بهرام بیضایی و «شیرهای خانبابا سلطان» اثر افشین هاشمی میبریم.
این آثار با الهامگرفتن از نمایشهای سنتی ایرانی مانند روحوضی و سیاهبازی دارای شکل، فرم و ساختار تئاتری هستند و عناصر موزیکال، به شکلی ایرانیزه شده وارد اثر شدهاند.
در این آثار موسیقی و سازها، آواز و شعرهای به کار رفته، از هنر ایرانی سرچشمه گرفتهاند و در بدنه یک تئاتر نشسته و یک اجرای موزیکال ایرانی را با این روش بومیسازی کردند.
اما آنچه که در نهایت برای ساخت و اجرای یک تئاتر کمدی موزیکال باید در نظر بگیریم این است که هرکدام از این مواردی که در موردشان صحبت میکنیم مانند فرق نمایش با تئاتر، اصول یک کمدی، کمدی موزیکال و اِلِمانهای ساختاری آن، رقص و موسیقی و سایر عوامل ریز و درشت سازنده یک اثر حرفهای، باید بصورت دقیق، جزئی و تخصصی یادگرفته شوند و بصورت کارگاهی بارها مورد آزمون و خطا قرار بگیرد.
درست است که هنر در ذات خود دست انسان را برای خلاقیت و استفاده از تمام عناصر طبیعی و غیرطبیعی باز گذاشته تا فعل «ساختن» را بر اساس زیست خود صرف کند، اما اگر شناخت درستی نسبت به سبکها و تعاریف و کارکردهایشان نداشته باشیم نمیتوانیم اثری تاثیرگذار خلق کنیم.