همیشه زمان ورودکردن به یک عرصه علمی، هنری، اجتماعی و …، با دستهای از واژهها و اصطلاحات روبرو میشویم که به نحوی موجب ارتباط و پیشبرد مسیر ما میشوند. برای مثال در حوزه تئاتر و سینما اگر بخواهند بگویند «شما فردا باید سر صحنه حاضر باشید.»، میگویند «فردا آفیش هستید.»
در این مقاله به طور خیلی خلاصه و کوتاه به تعداد اندکی از این اصطلاحات اشاره شد. در اینجا به شکلی جامع و کاملتر شما را با این اصطلاحات آشنا خواهیم کرد.
مواردی که در این مقاله به آن پرداخته شده است:
1- اصطلاحات رایج در تئاتر
2- در تعزیه با چه اصطلاحاتی روبرو هستیم؟
اصطلاحات رایج در تئاتر
در این بخش به تعریف کاربردیترین واژههای این هنر میپردازیم. البته برخی از آنها در سینما نیز استفاده میشود:
میزانسن: میزانسن در واقع یک واژه فرانسوی به شمار میرود و معنای کلی آن، چیدمان دقیق صحنه و بازیگران، مطابق با هر بخش از نمایش است. کارگردان در این چیدمان، با توجه به موقعیت آن صحنه، حس بازیگر، عنصر زمان-مکان و سایر عناصر مهم بصری، تلاش میکند تا تماشاچی بیشترین و بهترین ارتباط ممکن را با سیر داستانی اجرا برقرار کند.
اجزای میزانسن
1- لباس و چهره پردازی
2- نورپردازی
3- صحنه
4- حالات و حرکات عناصر صحنه
آوانسن: معمولا در بسیاری از اجراها مهمترین بخش صحنه، قسمت جلویی آن به شمار میرود به گونهای که بیشترین توجه و حواس تماشاچی به رخدادهای این قسمت است. هرچند که در برخی اجراها به واسطه تکنیکهایی از جمله نحوه نورپردازی، یا حرکات و صداهای خاصی از بازیگر، عمدا تمرکز توجه را به انتهای صحنه یا هر قسمت دیگر به جز آوانسن جلب میکنند. بنابراین، قسمت نیمدایره در جلو صحنه، آوانسن نامیده میشود.
رورانس: در انتهای تئاتر و زمانی که عوامل و بازیگران به جلوی صحنه آمده و قدردانی بین تماشاگر و اجراگران اتفاق میافتد.
دیوارچهارم: این اصطلاح را با یک مثال برایتان شرح میدهیم: تصور کنید در یک سالن اجرا نشستهاید و هنوز نمایش شروع نشده است. شما صحنهای را میبینید که هنوز اتفاقی در آن رخ نداده. قاب پیش روی خود را یک دیوار در نظر بگیرید، کم کم تمام تماشاچیان نشستهاند و سکوت برقرارشده، نور تماشاچی گرفته و نور صحنه میآید. در یک لحظه نمایش شروع میشود. اکنون این دیوار شکسته شده است!
ویکی پدیا دیوار چهارم را دیواری نامرئی بین تماشاچی و بازیگران تعریف میکند.
کنارگویی: زمانی که یکی از بازیگران حین اجرا خطاب به تماشاچیان شروع به صحبت کند، کنارگویی انجام داده است.
سوفلور: سوفلور یا سخنرسان فردی است که دیالوگ ها و نوبت هر بازیگر را به او یادآوری میکند. این فرد در یک حفره درجلو صحنه قرار میگیرد.
استوری برد: این اصلاح بیشتر در سینما کاربرد دارد اما گاهی اوقات در طراحی و ساخت یک تئاتر هم از آن استفاده میشود. استوری برد زمانی تشکیل میشود که صحنه به صحنه میزانسن و کنش و واکنش بازیگران در قالب یک فرم تصویری و بصورت بصری، روی برد ثبت شده باشد. هرچه طراح استوریبرد زمان و انرژی بیشتری برای این طراحی صرف کند، نتیجه کار در نهایت تمیزتر، دقیقتر و زیباتر خواهد بود.
پیس: نام دیگر نمایشنامه است.
آمفی تئاتر: سالنهای نمایشی که تماشاچیان در ردیفهای نیمدایره در جلو صحنه مینشینند.
سن: صحنه یا مکانی که عناصر تئاتری در آن وجود دارد و کنش و واکنشی صورت میگیرد.
قطعا فرهنگ واژگان و اصطلاحات تئاتری بسیار وسیعتر و تخصصیتر است. اما ما در اینجا به تعدادی از آنها که رایجترهست، اشاره کردهایم.
ضمن اینکه برخی از نامها و اصطلاحات اختصاصا مربوط به نوع خاصی از نمایش میشود. مثلا در نمایشهای ایرانی مانند سیاهبازی، نقالی و تعزیه اسامی بسیاری وجود دارد که هرکدام معانی خاصی دارند.
در بخش بعدی شما را با 10 اصطلاحی که در تعزیه به کار میرود، آشنا خواهیم کرد.
در نمایش تعزیه با چه اصطلاحاتی روبرو هستیم؟
1- مجلس
2- اسباب مجلس
3- مخالف خوان
4- موالف خوان
5- زن خوان
6- شبیه خوان
7- نعش
8- حدیثکردن
9- واقعه
10- مقتل نویس
مجلس: رویدادی که به طور کامل در یک تعزیه در جریان است.
اسباب مجلس: تقریبا به معنای دکور در تئاتر نزدیک است. اسباب و وسایلی که برای یک تعزیه از آن استفاده میشود و یا بر روی صحنه تعزیه قرار میگیرد.
مخالفخوان: به تعزیه خوانی گفته میشود که شبیه مخالف خاندان پیامبر را درمیآورد.
موالفخوان: اصطلاحی است که به تعزیهخوان موافق خاندان پیامبر اطلاق میشود.
زنخوان: به پسرانی که صدای زیر دارند و در تعزیه شبیه زنان را درمیآورند، زنخوان گفته میشود.
شبیهخوان: به بازیگر تعزیه یا تعزیه خوان گفته میشود.
نعش: فردی که در تعزیه نقش بیاهمیتی دارد و سختی ندارد به اصطلاح «نعش» خوانده میشود. نعش نسخهای برای خواندن ندارد.
حدیثکردن: تعزیهگردان در ابتدای تعزیه با شرح خلاصهای از داستان، تماشاگران و حاضران را برای تعزیه آماده میکند.در پایان حدیث هم برای حضار طلب خیر میکند. این بخش جزء نسخه تعزیه نیست.
(نسخه، دستنوشته ای است که هرکدام از شبیهخوانان در دست دارند و به طور معمول برای خواندن نقش خود، به آن نگاه میکنند.)
واقعه: در یک تعزیه شهادت و مصیبتهای خاندان پیامبر موضوع اصلی است و واقعه در حقیقت موضوع اصلی یک تعزیه است.
مقتلنویس: به تعزیه نویس مقتلنویس نیز میگویند. در حقیقت این اصطلاح، برای نویسنده تعزیهنامه یا گرداننده آن به کار میرود.
تعداد بیشتری از اصطلاحات مرتبط به تعزیه را میتوانید از اینجا مطالعه کنید.
برای اصطلاحات و واژههایی که در تئاتر و سینما به کار میرود، کتابهای زیادی منتشر شدهاند که بطور کامل، جزئیات را شرح میدهند. مانند فردی که قصد یادگیری زبان تازهای دارد و یک فرهنگ لغت به طور معمول مورد استفادهاش قرار خواهد گرفت، شما نیز اگر تمایل به شناخت و یادگیری بیشتر این اصطلاحات دارید، میتوانید کتابهای مرتبط را تهیه نموده و از آنها استفاده کنید.